پيام
+
[تلگرام]
يه دل نوشته از ته ته دلم
خيلي کلنجار رفتم که ننويسم.ولي اين بغض لعنتي مجبورم ميکنه بنويسم.
اعتراف ميکنم شکست خوردم. ابايي ندارم ميگم که زمين خوردم. تو آسمونا پرواز ميکردم. انقدر اوج گرفتم که خودمم گم کردم.
حالا ديگه رويا هامو ول کردم. غم هامو شعر کردم. مني که هميشه شادي هامو شر ميکردم.
يه ديوار کشيدم دورم کز کردم. با هرکسي حرف نميزنم. حتي بهترين رفقامم ول کردم.
خدا ميدونه واسه بهتر شدنم چه کارا که کردم. مشکل اينه که ازتو داغون شدم. جالبه که همه فک ميکنن بعد گذشت چند ماه ديگه آروم شدم. هوففف
ولي هيچکس نميدونه درونم يه آتش فشانه. هرچند به ظاهر ندارم از آتش نشانه. خدا ميدونه اين آتش کي بپاشه.اي خدا کاش ميشد دنيا نباشه.
کاش ميشد که دنيا نباشه........
خانم مهندس
97/3/19
دخمل جوني.
چه نااميدانه:|
.: ام فاطمه :.
:(
2-Farhad
.:(
Miss fatima
چ غمناک:'(
2-Farhad
اين نوشته مال چند ماه پيش هستش اون موقع حالم خيلي بد بود البته ادامه هم داره ديگه ننوشتم. يکي دوروزه پيش پيداش کردم. الان حالم خوبه :)
Miss fatima
خب خداروشکر !! ايشالا هميشه حالتون خوب باشه:-D
2-Farhad
{a h=zigzag13}Miss fatima{/a} خيلي ممنونم@};-
2-Shahin
ولي هرچقدر فک ميکنم به اين نتيجه ميرسم که تو يه چيزيت هست داداش.